شرکت پردازش موازی سامان ارائه دهنده نرم افزارهای حسابداری مالی تدبیر تدبیر : ویژه نامه نوروز

صفحه نخست ویژه نامه   |   شرکت پردازش موازی سامان

 

 
تدبیر : ویژه نامه نوروز - نوروز ۱۳۸۸

سیزده به در

 

در فرهنگ ایرانی، هیچ یک از روزهای سال «نحس» و «بدیمن» یا «شوم» شمرده نشده، بلکه چنانچه می دانیم هر یک از روزهای هفته و ماه نام هایی زیبا و در ارتباط با یکی از مظاهر طبیعت یا ایزدان و امشاسپندان داشته و دارند،و روز سیزدهم هر ماه خورشیدی در گاهشماری ایرانی نیز «تیر روز» نام دارد که از آن ِستاره ی تیشتر، ستاره ی باران آور می باشد و نیاکان فرهیخته ی ما از روی خجستگی، این روز را برای نخستین جشن تیرگان سال، انتخاب کرده اند.
همچنین در هیچ یک از متون کهن و هیچ دانشمند و نویسنده ای، از این روز به بدی یاد نکرده اند بلکه در بیشتر نوشتارها و کتاب ها، از سیزدهم نوروز با عنوان روزی فرخنده و خجسته نام برده اند.
برای نمونه کتاب «آثار الباقیه» جدولی برای سعد و نحس بودن روزها دارد که در آن جدول در مقابل روز سیزدهم نوروز کلمه ی «سعد» به معنی نیک و فرخنده آورده شده است.
اما پس از حمله ی تازیان به ایران از این رو که اعراب هفت روز در هر ماه را نحس می دانستند و سیزدهمین روز از هرماه نیز جز این روزها بوده، روز سیزدهم فروردین را هم به اشتباه نحس خواندند.
برای مثال دو بیتی ای از «ابونصر فراهی» هست که نحوست روزهای هر ماه را بیان می کند :
هفت روزی نحس باشد در مهی زان حذر کن تا نیابی هیچ رنج
سه و پنج و سیزده با شانزده بیست ویک وبیست وچهار وبیست وپنج
از سویی دیگر پس از نفوذ فرهنگ سامی نوبت به رخنه ی فرهنگ اروپایی در زمان حکومت صفویان رسید که در این فرهنگ نیز عدد 13 را نحس می دانستند، و هنوز هم با پیشرفت های علمی و فن آوری پیشرفته اروپا، این خرافات عمیقا در دل بسیاری از اروپاییان وجود دارد که در مقایسه با خرافات شرقی، شمارگان آن ها کم نیست و مثال های بسیار دیگری مانند «داشتن روزی بد با دیدن گربه ی سیاه رنگ»، «احتمال رویدادی شوم پس از رد شدن از زیر نردبام» یا «شوم بودن گذاشتن کلید خانه روی میز آشپزخانه»، «خوش شانسی آوردن نعل اسب» و بسیاری موارد خرافی دیگر که خوشبختانه تا کنون وارد فرهنگ ما نشده اند و برای ما خنده آور هستند.
اما تنها چیزی که در فرهنگ ایرانی می توانیم درباره ی عدد سیزده پیدا کنیم، «بد قلق» بودن عدد 13 به خاطر خاصیت بخش ناپذیری آن است.(این خود نشانه ای از دانش بالای ایرانیان از ریاضی و به کارگیری آن در زندگی روزمره است.)
اما وقتی درباره ی نیکویی و فرخندگی این روز بیشتر دقت می کنیم منابع معقول و مستند با سوابق تاریخی زیادی را می یابیم.
همان طور که گفته شد سیزدهم فرودین ماه که تیر روز نام دارد و متعلق به فرشته یا امشاسپند یا ایزد سپند (مقدس) و بزرگواری است که در متون پهلوی و در اوستا تیشتر نام دارد و جشن بزرگ تیر روز از تیر ماه که جشن تیرگان است به نام او می باشد.
فروردین ماه نیز که هنگام جشن و سرور و شادمانی و زمان فرود آمدن فروهرها است. و تیر روز از این ماه نخستین تیر روز از سال می باشد در میان ایرانیان باستان بسیار گرامی بوده و پس از دوازده روز جشن که یادآور دوازده ماه سال است، روز سیزدهم را پایان رسمی روزهای جشن نوروز می دانستند و با رفتن به کنار جویبارها و باغ و صحرا و شادی کردن در واقع جشن نوروز را با شادی به پایان می رساندند و به قول امروزی ها «حسن ختامی بود بر بزرگ ترین جشن سال».
در کتاب « المحاسن و الاضداد » گفته شده :
«... در صحن کاخ سلطنتی دوازده ستون از خشت خام برپا می کردند که در هریک از آنها یکی از حبوبات دوازده گانه را می کاشتند و کـُشتی که از پشم گوسفند بافته می شود، شش قسمت است که هر قسمت دوازده رشته می شود که بطور مجموع هفتاد و دو نخ می شود، می بستند.» عدد شش اشاره است به شش گاههنبار و عدد دوازده به یاد دوازده ماه است و هفتادودو هم به هفتادودو فصل یسنا اشاره است.


تاریخچه ی سیزده بدر
همانطور که پیشینه ی جشن نوروز را از زمان جمشید می دانند درباره ی سیزده به در (سیزده بدر) هم روایت هست که :
«... جمشید، شاه پیشدادی، روز سیزده نوروز را در صحرای سبز و خرم خیمه و خرگاه بر پا می کند و بارعام می دهد و چندین سال متوالی این کار را انجام می دهد که در نتیجه این مراسم در ایران زمین به صورت سنت و آیین درمی آید و ایرانیان از آن پس سیزده بدر را بیرون از خانه در کنار چشمه سارها و دامن طبیعت برگزار می کنند ...»
اما برای بررسی دیرینگی جشن سیزده بدر از روی منابع مکتوب، تمامی منابع مربوط به دوران قاجار می باشند و گزارش به برگزاری سیزده به در در فروردین یا صفر داده اند، از همین رو برخی پژوهشگران پنداشته اند که این جشن بیش از یکی دو سده دیرینگی ندارد اما با دقت بیشتر در می یابیم که شواهدی برای دیرینگی این جشن وجود دارد.
همانطور که پیش از این گفته آمد، تنوع و گوناگونی شیوه های برگزاری یک آیین، و دامنه ی گسترش فراخ تر یک باور در میان مردمان، بر پایه ی قواعد مردم شناسی و فرهنگ عامه، نشان دهنده ی دیرینگی زیاد آن است.
همچنین مراسم مشابه ای که به موجب کتیبه های سومری و بابلی از آن آگاهی داریم، آیین های سال نو در سومر با نام «زگموگ» و در بابل با نام «آکیتو» دوازده روز به درازا می کشیده و در روز سیزدهم جشنی در آغوش طبیعت برگزار می شده. بدین ترتیب تصور می شود که سیزده بدر دارای سابقه ای دست کم چهار هزار ساله است.

شیوه های برگزاری و مراسم سیزده بدر
شیوه های برگزاری این جشن و همچنین مراسم و آداب این روز بسیار متفاوت و گسترده می باشد که در اینجا به تفصیل نمی توان به آنها پرداخت، سیزدهم فروردین تیشتر روز می باشد و آغاز نیمسال دوم زراعی، و مردمان ایرانی برای نیایش و گرامیداشت تیشتر، ایزد باران آور و نوید بخش سال نیک به کشتزارها و مزارع خود می رفتند و در زمین تازه روییده و سرسبز و آکنده از انبوه گل و گیاهان صحرایی به شادی و ترانه سرایی و پایکوبی می پرداختند و از گردآوری سبزه های صحرایی و پختن آش و خوراکی های ویژه غافل نمی شدند.
بخشی دیگر از آیین های سیزده بدر را هم باورهایی تشکیل می دهند که به نوعی با تقدیر و سر نوشت در پیوند است.
برای نمونه فال گوش ایستادن، فال گیری (به ویژه فال کوزه)، گره زدن سبزی و گشودن آن، بخت گشایی (که درسمرقند و بخارا رایج است)
بازی های گروهی، ترانه ها و رقص های دسته جمعی، گردآوری گیاهان صحرایی، خوراک پزی های عمومی، بادبادک پرانی، سوارکاری، نمایش های شاد، هماوردجویی جوانان، آب پاشی و آب بازی بخشی از این آیین هاست که ریشه در باورها و فرهنگ اساطیری دارند. از جمله شادی کردن و خندیدن به معنی فروریختن اندیشه های پلید و تیره، روبوسی نماد آشتی، به آب سپردن سبزه ی سفره ی نوروزی نشانه ی هدیه دادن به ایزد آب «آناهیتا» و گره زدن علف برای شاهد قرار دادن مادر طبیعت در پیوند میان زن و مرد، ایجاد مسابقه های اسب دوانی که یادآور کشمکش ایزد باران و دیو خشک سالی است.
علف گره زدن
افسانه ی آفرینش در ایران باستان و موضوع نخستین بشر و نخستین شاه و دانستن روایاتی درباره ی «کیومرث» دارای اهمیت زیادی است، در «اوستا» چندین بار از کیومرث سخن به میان آمده و او را نخستین پادشاه و نیز نخستین بشر نامیده است.
گفته های «حمزه ی اصفهانی» در کتاب «سِنی ملوک الارض و الانبیاء» صفحه های 23 تا 29 و گفته های «مسعودی» در کتاب «مروج الذهب» جلد دوم صفحه های 110 و 111 و «بیرونی» در کتاب «آثار الباقیه» بر پایه ی همان آگاهی است که در منبع پهلوی وجود دارد که :
«مَشیه» و «مَشیانه» که دختر و پسر دو قلوی کیومرث بودند، روز سیزدهم فروردین برای نخستین بار در جهان با هم ازدواج کردند. در آن زمان چون عقد و نکاحی شناخته نشده بود ! آن دو به وسیله ی گره زدن دو شاخه ی «موُرد»، پایه ی ازدواج خود را بنا نهادند و چون ایرانیان باستان از این راز به خوبی آگاهی داشتند، آن مراسم را به ویژه دختران و پسران دم بخت انجام می دادند، امروزه نیز دختران و پسران برای بستن پیمان زناشویی، نیت می کنند و علف گره می زنند.
این رسم از زمان «کیانیان» تقریبا فراموش شد و در زمان «هخامنشیان» دوباره آغاز شد و تا امروز باقی مانده است.
در کتاب «مُجمل التواریخ» چنین آمده است : «... اول مردی که به زمین ظاهر شد، پارسیان آن را «گل شاه» نامیدند، زیرا که پادشاهی او الا بر گل نبود، پس پسر و دختری از او ماند که مشیه و مشیانه نام گرفتند و روز سیزده نوروز با هم ازدواج کردند و در مدت پنجاه سال هیجده فرزند بوجود آوردند و چون مُردند، جهان نود و چهار سال بی پادشاه بماند.»

جشن زنانه ی سیزده بدر
این نوشتار برگرفته از نشست های پرسش و پاسخی است با رضا مرادی غیاث آبادی در بنیاد جمشید، که توسط خانم ویدا حسامیان پیاده و تنظیم شده است.
شواهد مردم نگاری و منابع مکتوب در یکی - دو سده ی پیشین، جای تردید کمی در باره جشن زنانه سیزده به در می گذارد. «ادوارد پولاک»، پزشک اتریشی ناصرالدین شاه و معلم مدرسه ی دارالفنون در سفرنامه ی خود به سال 1243 خورشیدی (1865 میلادی) گزارش کرده است که زنان تهرانی در روز سیزده بدر، به آیینی کهن به دشت و صحرا می روند و دولت وقت برای جلوگیری از اینکار، عوارضی وضع کرده و مبلغی از زنان دریافت می کند.
«ماری شیل»، همسر وزیر مختار بریتانیا در ایران در سفرنامه ی خود به سال 1228 خورشیدی (1850 میلادی) نقل کرده است که زنان برای سیزده بدر به سنت قدیم به باغ سفارتخانه ی بریتانیا می آیند و به جز باغبان ها، هیچ مرد دیگری در آنجا نیست.
همچنین «قهرمان میرزا عین السلطنه» در روزنامه ی خاطرات خود شرح می دهد که هنگام عزیمت به شمیران در سال 1287 خورشیدی (1326 قمری) دیده است که زنان به سیزده بدر آمده بودند و سبزی های صحرایی را می چیدند در حالیکه مردان به زراعت رفته بودند.
به جز اسناد مکتوب، توجه به باورهای مردم شناختی نیز از زنانه بودن سیزده بدر حکایت می کند.
در افغانستان، روز سوم و یا سیزدهم فروردین را «نوروز زنان» می نامند. در آسیای میانه و نواحی ورارود، برخی از روزهای نوروزی به «هوروزا» ایزدبانوی سغدی آب ها وابسته است و زنان برای بزرگداشت او به دشت و طبیعت می روند. در بسیاری نواحی، مراسم فال گیری سیزده بدر، منحصرا بدست زنان انجام می شود. در سنگسرِ سمنان، زنان آش مخصوصی به مناسبت این روز می پزند. در میان ارامنه ی فریدن، تازه عروسان با جامه اَروسی (عروسی) خود در مراسم حاضر می شوند. در سنگسر و نیز در تبرستان و مازندران، پسران جوان به نامزدها و دلداده های خود هدیه هایی پیشکش می کنند. همه ی این شواهد که بطور خلاصه گفته آمد، بر زنانه بودن جشن سیزده بدر دلالت می کنند که بعدها مردان نیز خود را از آن بی بهره نکرده اند. (البته امیدوارم این سخنان موجب نشود که خانم های گرامی، پس از نوروز و اسفندگان، در انتظار هدیه دیگری باشند که دیگر از توان ما خارج است.)
هر چند فراگیرترین شکل برگزاری این جشن در سیزدهمین فروردین ماه است اما گونه های دیگری از آن نیز شناخته شده است. در برخی نواحی استان سمنان، خوزستان و بختیاری، در چهاردهم فروردین و به نام «چارده بدر» برگزار می شود. در باختر افغانستان، در نخستین چارشنبه ی سال و در نواحی استان کرمان در نخستین شنبه ی سال نو انجام می شود. ارمنی های مقیم ایران در سیزدهمین روز ژانویه، و ارمنیان فریدن اصفهان در سیزدهم ماه فوریه چنین جشنی را با نام «دِرِن دِز» یا «دریانداراج» برگزار می کنند. البته روحانیت مسیحی برای این آیین کهن، توجیهی دینی نیز پدید آورده و سیزدهم ژانویه را روز نامگذاری عیسی نامیده است.
مراسم روز «کیپور» در نزد یهودیان نیز شباهت هایی با سیزده بدر دارد. برگزاری سیزده بدر در سیزدهمین روز ماه قمری صفر نیز در نواحی گوناگون و در منابع مکتوب سده های اخیر دیده شده است. همچنین از گفتارهای ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه چنین برمی آید که گویا در زمان او، آیینی شبیه به سیزده بدر در ششم فروردین ماه برگزار می شده است.
به گمان من، وظیفه ی پژوهشگران و رسانه ها است که در شرح و گزارش آیین های ملی، تنها به شیوه ی رایج در تهران، بسنده نکنند و آن را گونه ی اصیل و باستانی هر آیینی ندانند. وظیفه ی بزرگ ما برای دوری جستن از تفرقه های قومی و ایجاد همبستگی ملی، توجه و احترام به تمامی شیوه های گوناگون برگزاری آیین های ایرانی در همه ی سرزمین ها و بازگو نمودن آنها است. شاید کوتاهی های رسانه های دولتی و تلویزیون داخلی ایران در این زمینه توجیه پذیر باشد، اما برای دوستداران و دلسوزان فرهنگ ایران، بخشودنی نیست.
در بررسی دیرینگی جشن سیزده بدر، یک خلا درازمدت در منابع و اسناد مکتوب وجود دارد. از همین روی، برخی پژوهشگران بر این گمانند که این جشن دیرینگی ای بیش از یک یا دو سده ندارد. تمامی منابع مکتوبی که به گزارش صریح سیزده بدر (در فروردین یا صفر) پرداخته اند، متعلق به عصر قاجاریه هستند. اما دو شاهد دیگر نشان دهنده ی دیرینگی بسیار زیاد این جشن است :
یکی آیین های بسیار گسترش یافته و متنوع و گوناگون سیزده بدر است که بر پایه ی قواعد مردم شناسانه و فرهنگ عامه، هر چقدر دامنه ی گسترش باوری فراخ تر و شیوه های برگزاری آن متفاوت تر باشد، نشان دهنده ی دیرینگی بیشتر آن است.
و دیگری، مراسم مشابه ای است که به موجب کتیبه های باستانی سومری و بابلی (اکدی) از آن آگاهی داریم. به موجب این گزارش های مکتوب، آیین های سال نو در سومر با نام «زَگموگ» و در بابل با نام «اَکیتو»، دوازده روز به درازا می کشیده و در روز سیزدهم جشنی در آغوش طبیعت می آراسته اند. بدین ترتیب تصور می شود که سیزده بدر دارای سابقه ای دستکم چهارهزار ساله است.
در باورهای ایرانی هر یک از روزهای ماه خورشیدی از آنِ یکی از ایزدان و مینویان است و تمامی روزهای سال خجسته و فرخنده هستند. نحس بودن عدد سیزده، ارتباطی با فرهنگ ایرانی ندارد و متعلق به جوامع غربی و اروپایی است و پس از آشنایی و گسترش روابط ایرانیان با اروپاییان از عصر صفوی به بعد، به ایران راه یافته است. می دانیم که باور به نحس بودن عدد سیزده، علیرغم پیشرفت های همه جانبه ی علمی و تکنولوژیکی هنوز هم عمیقا در غرب متداول است و ایرانیان با اینکه سخنان فراوانی در باره ی نحس بودن عدد سیزده را شنیده اند، اما می دانیم که چنین باوری در نزد عموم مردم رواج گسترده ندارد و اگر دائما در رسانه ها تبلیغ نشود، خواهیم دید که چنین اعتقادی کمتر از زبان مردم شنیده می شود.
اما از سوی دیگر، عدد سیزده در نزد ایرانیان و جوامع کهن، بخاطر خاصیت بخش ناپذیری آن، عددی «بد قلق» دانسته می شده است. در حالیکه عدد دوازده از قابلیت بخش پذیری بسیار بالایی برخوردار بوده و به پنج مقسوم کامل و چهار مقسوم با خارج قسمت غیر گنگ، قابل تقسیم است. البته سخن در باره ی ویژگی های خاص و جالب اعدادی همچون سه، پنج، هفت، دوازده، سی، چهل، هفتاد و دو، بسیار است که باید در فرصت دیگری به آنها پرداخت.
اما انتخاب سیزده برای این جشن ایرانیان، نه به دلیل نحس بودن آن، بلکه از آن روی است که روز سیزدهم هر ماه خورشیدی در گاهشماری های ایرانی از آن ایزد «تیشتـَر»، ایزد آورنده ی باران و سال خوب، است. (در گاهشماری سیستانی «تیرکیانوا»، در سغدی «تیشیج»، در خوارزمی «چیریج») ایرانیان این روز را برای خجستگی بسیار آن انتخاب کرده اند و اینکه در برخی نواحی نیز که سیزده بدر را در روز چارشنبه برگزار می کنند هم به همین سبب بوده است. چرا که روز چارشنبه در ایران باستان با نام «تیشتـَر شید» شناخته می شده و در نتیجه پیوندی میان چارشنبه و روز سیزدهم وجود دارد.
سیزده بدر، سه دلیل شناخته شده دارد :
یکی اینکه آخرین روز جشن های نوروزی است و همانگونه که پیش از این گفته شد، سابقه ای دستکم چهار هزار ساله دارد.
دلیل دوم در اینست که در این روز عملا نیمسال دوم زراعی آغاز می شده است.
سومین دلیل چنین است که سیزدهم فروردین، نخستین «تیشتر روز» سال است.
در این روز، مردمان ایرانی برای نیایش و گرامیداشت تیشتر، ایزد باران آور و نوید بخش سال نیک، به کشتزارها و مزارع خود می رفته و در زمین تازه روییده و سرسبز و آکنده از انبوه گل ها و گیاهان صحرایی، به شادی و ترانه سرایی و پایکوبی می پرداخته اند و از گردآوری سبزه های صحرایی و پختن آش و خوراکی های ویژه (در افغانستان به نام «آش ابودُردا») غافل نمی شدند.
به سخن دیگر، سیزده بدر از نسخه های جشن های تیرگان و آبریزگان است.
آیین هایی مشابه با سیزده بدر بر بنیاد گاهشماری های دیگر برگزار می شود. «جشن تیرگان» در سیزدهمین روز تابستان، بازمانده ی نخستین تیشتر روز سال در کهن ترین گاهشماری شناخته شده ایرانی، یعنی گاهشماری گاهنباری است که در آن سال، از ابتدای تابستان آغاز می شده است.
«آیین قالیشویان» اردهال کاشان در سیزدهمین روز پاییز (امروزه در دومین آدینه ی مهرماه) بازمانده ی جشن ستایش و نیایشی برای این ایزد بزرگ ایرانیان است و می دانیم علیرغم اینکه به این آیین رنگ مذهبی داده اند، اما هنوز هم پیوندی ژرف با مراسم نیایش آب و آب بازی تیرگانی دارد و تنها مراسم مذهبی است که با گاهشماری خورشیدی سنجیده می شود.
هم میهنان گیلانی و مازندرانی بر بنیاد گاهشماری کهن دیلمی و طبری، آیین هایی شبیه به این را در سیزدهمین روز تیرماه خود (برابر با بیست و هفتم و دوازدهم آبان ماه) به نام های «گالشی جشن» و «تیر ماه سینزده»(sinzdah) انجام می دهند.
اما سیزدهمین روز سالی با مبدا آغاز زمستان، امروزه در میان هم میهنان ارمنی در روز سیزدهم سال نوی میلادی برگزار می شود.
بخشی از آیین سیزده بدر را، باورداشت هایی تشکیل می دهد که به نوعی با «تقدیر و سرنوشت» در پیوند است. نمونه ی اینها عبارت است از فال گوش ایستادن، فال گیری (به ویژه فال کوزه)، گره زدن سبزه و گشودن آن، بخت گشایی (که به ویژه در سمرقند و بخارا رایج است) و نمونه های پرشمار دیگر.
چنین اعتقادهایی تنها منحصر به سیزده بدر نیست بلکه با «آغاز یک مرحله ی جدید» در پیوند است. و در اینجا آغاز سال نو، آن مرحله ی جدید است.
چنین باورهای مرتبط با بخت و تقدیر، از اعتقادهای بسیار کهن و همچنان زنده و پایدار «زروانی» ایرانیان سرچشمه می گیرد. همه ی مردمان در آغاز هر مرحله ی جدید در زندگی و روزگار خود، به نوعی در جستجو و گمانه زنی برای آینده هستند. بسیارند کسانی که یک واقعه ی نیک یا بد در بامداد یک روز، در نخستین روز هفته، در نخستین روز ازدواج، در نخستین روز شغل جدید و در بسیاری هنگام های دیگر را به کل آن روز یا واقعه تعمیم می دهند و به «فال نیک» یا بد می گیرند. حتی عبارت های تهنیت آمیز و نیک خواهی که مردمان در آغاز روز یا سال به یکدیگر می گویند نیز گونه هایی از همین باورها است.
چنین مراسمی که عموما به «پیش بینی آینده» یا «تاثیرگذاری بر آینده» مربوط است، تنها متعلق به سیزده بدر نیست و در چارشنبه سوری و دیگر مناسبت های نوروزی نیز دیده می شوند.
علاوه بر این، آیین های سیزده بدر بمانند چارشنبه سوری و نوروز، بسیار پرشمار، زیبا و دوست داشتنی هستند. بازی های گروهی، ترانه ها و رقص های دسته جمعی، گردآوری گیاهان صحرایی، خوراک پزی های عمومی، بادبادک پرانی، سوارکاری، نمایش های شاد، هماوردجویی های جوانان و آب پاشی و آب بازی (که این آخری در میان «پارسیوان» های پاکستان سخت رایج است) بخشی از آن آیین هاست.
همانگونه که شباهتی بین چارشنبه سوری و نوروز امروزی متداول در تهران و شهرهای بزرگ، با شیوه های اصیل و کهن آن وجود ندارد، سیزده بدر امروزی نیز تنها نامی از یک جشن کهن را برخود داشته و هیچ شباهتی به آیین کهن و یادگار نیاکان ما ندارد. نحوه ی اجرای این جشن، مانند بسیاری از دیگر آیین های ایرانی، عمیقا از شیوه ی اصیل و باستانی خود دور شده است و به شکل فعلی آن، دارای سابقه ی تاریخی در ایران نیست.
 

گردآورنده: صفورا الیاسی، کارشناس واحد آموزش شرکت پردازش موازی سامان

منابع:

1.     http://fa.wikipedia.org

2.     http://www.pendar.net/main1.asp?a_id=4524

3.     http://www.vii.at/TAWAN/4-shanbe-13-bedar_INTERNET_Fa.htm

4.     http://www.hamvatansalam.com/news25512.html

5.     http://www.chn.ir/news/?section=1&id=26717

6.     http://ipc.aspu.ru/Web/Items/13bedar.htm

7.     www.aariaboom.com/content/view/1196/190/ - 86k

 

© کلیه حقوق برای شرکت پردازش موازی سامان محفوظ است.